جدول جو
جدول جو

معنی داد فرمایی - جستجوی لغت در جدول جو

داد فرمایی
(فَ)
عمل دادفرمای: بقا باد پادشاه دادگر و خسرو هفت کشور را در دادفرمایی و مملکت آرایی. (سندبادنامه ظهیری سمرقندی ص 218)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ)
عمل رای فرمای. اظهار نظر. بیان عقیده. رای زنی:
بر من آمد دی آن دو چشم بینایی
زبهر جستن تدبیر و رای فرمایی.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار فرمایی
تصویر کار فرمایی
عمل و شغل کار فرما
فرهنگ لغت هوشیار